loading...

محجبه

بازدید : 1563
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 23:22

تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده‌اش توی اتوبوس نشسته بودم یه دختر کوچولوی 5-6 ساله هم به خاطر نبود جا دور از
مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس دختر کوچولو روسری‌اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.

دختر محجبه

خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد می‌زد با افسوس گفت: توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟ از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمی‌شه بچه؟ همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده می‌شدیم دختر کوچولو گره روسری‌اش رو سفت‌تر کرد و محکم و با اقتدار گفت: (چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...)

دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت...

Let's block ads! (Why?)

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 7
  • باردید دیروز : 17
  • بازدید کننده دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 607
  • بازدید سال : 607
  • بازدید کلی : 96084
  • کدهای اختصاصی